فرجام نافرجام یک دادخواهی
پیر میخانه همی خواند معمایی دوش
از خطِ جام که،
فرجام،
چه خواهد بودن. ( حافظ )
در انتخابات سال ۱۳۹۸ انجمن ( جامعه) علمی دندان پزشکی ایران که هیئت مدیره ی کنونی به روی کار آمد، نزدیک به ۱۰ نمونه تخلف از اجرای اساس نامه و آئین نامه ی انتخابات کمیسیون انجمن های علمی گروه پزشکی پیدا کردم و چون نامزد عضویت در هیئت مدیره بودم، برای دادخواهی ابتدا به کمیسیون انجمن های علمی گروه پزشکی وزارت بهداشت و سپس به دیوان عدالت اداری مراجعه کردم.
رای دادگاه نخستین ( بدوی) دیوان پس از بیش از ۲ سال معطلی برایم شگفت آور بود:
« نظر به اینکه طرف شکایت اعلام کرده که در هیچ قسمتی از اساسنامه انجمن ضابطه یا مقرره ای دائر بر کسب نصاب اکثریت مطلق اعضا مشاهده نمی شود از طرفی دیگر با توجه به اینکه انتخابات متعاقب مجمع عمومی نوبت دوم برگزار گردیده است شرایط حاکم بر مجمع عمومی نوبت دوم در مورد انتخابات الکترونیک جاری بوده است و از آنجایی که از سوی شاکی دلیلی که رد دلائل خوانده را اثبات نماید ابراز نشده است . شکایت شاکی را غیروارد تشخیص و حکم به رد شکایت شاکی صادر و اعلام می نماید»
متن دادخواهی را می توان دید. من در هیچ کجای شکایت چنین حرف نامعقولی ننوشته ام. همه ی کنش گران می دانند که نه تنها در اساس نامه ی انجمن، بل که در قانون تجارت هم نوبت دوم پیش بینی شده است. برای به رسمیت رسیدن مجمع عمومی در نوبت نخست اکثریت مطلق لازم است. در نوبت دوم به هر تعداد.
در روند بررسی یک دادخواهی می بایست به تک تک بندهای شکایت رسیدگی شود و اگر حتا یکی از نمونه ها درست بود، حکم به سود دادخواه داده می شود. قاضی همه ی نمونه ها را نادیده گرفت و رایی داد که خواندید.
در رای به این تاکید چندباره ی من توجه نشده بود که در انتخابات ۱۳۹۸ انجمن ( جامعه) دندان پزشکی ایران اساس نامه کنار گذاشته شد و بنا به مصوبه ی مجمع عمومی و تایید کمیسیون انجمن های علمی وزارت بهداشت، انتخابات بر پایه ی آئین نامه انتخابات وزارت بهداشت انجام شد. این آئین نامه نه تنها با اساس نامه همخوانی ندارد ، بل که در بند هایی در تقابل با آن قرار دارد. بنا براین، استناد به اساس نامه به ویژه به این که چون در اساس نامه انتخابات دو نوبتی است و انتخابات متعاقب مجمع عمومی نوبت دوم برگزار شده است پس انتخابات درست است، از پایه نمی تواند قابل قبول باشد.
تخلف ها با توجه به آئین نامه ی انتخابات کمیسیون انجمن های علمی وزارت بهداشت صورت گرفته بود و شکایت هم بر همین مبنا تنظیم شد ولی قاضی به اساس نامه ای اشاره کرد که در این انتخابات کنار گذاشته شده بود!.
این را هم بنویسم که در آئین نامه ی انتخابات وزارت بهداشت، انتخابات الکترونیک یک نوبتی است و مرحله دوم ندارد.
برای تجدید نظر خواهی من به این نمونه ها اشاره کردم و دوست داشتم برای قاضی پرونده توضیح دهم که یک نوبتی بودن انتخابات بر اساس آئین نامه ی انتخابات کمیسیون انجمن های علمی وزارت بهداشت چه تغییری در فرایند انتخابات ایجاد می کند.
تجدید نظرخواهی پذیرفته شد و برای روز ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ وقت دادگاه تعیین گردید. من تقاضا کردم برای توضیح اختلاف های بین اساس نامه انجمن و آئین نامه ی انتخابات کمیسیون انجمن های علمی وزارت بهداشت و نمونه های دیگر ، اجازه ی ملاقات با قاضی پرونده و حضور در دادگاه به من داده شود. از سوی دادگاه، تجدید نظرخواهی ام به وزارت بهداشت نیز ابلاغ شد.
چند روز مانده به تشکیل دادگاه ناگهان ابلاغیه ای از سوی دیوان دریافت کردم که در آن آمده بود:
« نظربه این که دادنامه صادره از شعبه بدوی دیوان با رعایت مقررات قانونی اصداریافته و دلیل
قانونی بر نقض آن وجود نداشته و از ناحیه تجدیدنظرخواه هم ایرادی بر مخدوش بودن رای معترض عنه ابراز نشده است لذا شعبه ۲۶ تجدیدنظر دیوان … ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه شعبه بدوی دیوان را تایید و ابرام می کند.رای صادره قطعی است»
بنا به نظر رئیس و مستشار قضایی دادگاه، این پرونده قابل تجدید نظر خواهی نبود و پرونده مختومه اعلام شد و پایش به پیش قاضی دادگاه نرسید. بنابراین در روز ۱۱ مرداد دادگاهی هم تشکیل نشد و قاضی هم پرونده را ندید که رای بدهد. به همین آسانی!!
شرح کامل این دادخواهی بماند برای زمانی دیگر که شرایط اجتماعی دوران کرونائی پایان می یابد و فرصت رسیدگی به موضوع های این چنینی فراهم می شود. خلاصه ای بود برای اطلاع .رسانی و خوانده شدن در صفحه ی موبایل
با احترام.
۱۹ مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی
آیرج کیپور
بدون دیدگاه