خشونت نهادینه شده و حقوق بیمار

-« پرسیدند: طبیبی که بیمار بود ، دیگران را معالجه چون کند؟

گفت:« تو نخست خود را علاج کن، آن گاه دیگران را » – فرالدین عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء

روز جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۴۰ پیامکی از سوی سازمان نظام پزشکی دریافت کردم که در آن آمده بود که برای دریافت واکسن می توانم تا ساعت ۲۳ به بیمارستان نیکان غرب    ( منطقه ی ۲۲ شهر تهران) مراجعه کنم. پس از ماه ها انتظار طبیعی بود به سرعت خودم را به بیمارستان برسانم تا نکند واکسن تمام شود!!!

رابطه ی کارکنان بیمارستان و اداره کنندگان واکسیناسیون با پزشکان احترام آمیز و سازمان دهی کار، منظم و با رعایت پروتکل بهداشتی دوران کرونا بود.

هنگام دریافت واکسن، من را به محوطه ای ایزوله شده هدایت کردند و پس از چند یادآوری معمولی، پرستاری با سرنگِ آماده وارد شد و پیش از این که بتوانم واکنشی نشان دهم، بسیار حرفه ای تزریقش را انجام داد. پس از تزریق، از کارکنان  اتاقی که سرنگ ها را آماده می کردند خواستم که پوکه ی واکسن را نشانم بدهند. از واکنش بسیار تند و پرخاش جویانه کارکنان غافل گیر شدم. مسئول آنان که خانمی میانه سال و جا افتاده بود،  ابتدا با شگفتی به من نگاه کرد و بعد گفت که نمی شود!.

گفتم چرا؟ گفت: اجازه نداریم!!. زمانی که به آنان توضیح دادم که این حق بیمار است که بداند چه واکسنی برایش تزریق شده است، رویش را برگرداند و با چهره ای درهم شده دیگر پاسخی نداد. انگار به شخصیت آنان توهین شده است!!

پس از جست و جو، مسئول واکسیناسیون را پیدا کردم و از وی خواستم پوکه را نشانم بدهد، گفت: « دکتر مگه به ما اعتماد نداری؟» . گفتم: دارم ولی اعتماد به درمان گر و تیمارگر با تجربه بیمار به دست می آید و چون نخستین باری است که این گروه اجرایی را می بینیم، طبیعی است نمی تواند حرفی از اعتماد احساسی و نیندیشیده در میان باشد. خوش بختانه همکار خون سردی بود و پذیرفت پوکه ها را نشانم بدهد.

نوشته ی روی پوکه به روسی بود ولی چون زبان روسی را می دانم توانستم نوشته را بخوانم. هیچ جا کلمه اسپوتنیک نیامده بود. در نمونه هایی که دیده ام نیز گاهی به جای نام واکسن از شرکت سازنده اش گامالیا که اعتبار جهانی دارد نام می برد. در پائین نوشته ی روی  پوکه نشانی تارنما( سایت) شرکت سازنده و شماره سریال واکسن نوشته شده بود. من خودکار نداشتم تا نشانی را یادداشت کنم و تقاضا کردم از پوکه عکس بگیرم که موافقت نکردند.

اکنون برای من این پرسش ها بی پاسخ مانده است و انتظار دارم دست کم پاسخی منطقی دریافت کنم.

۱)چه کسی و با کدام درک چنین تصمیمی گرفته است؟ این واکسنی است که در سطح جهان عرضه می شود و خود شرکت سازنده نشانی سایتش را بر روی شیشه آورده است. ممانعت از کنترل پوکه می تواند در اصالت انجام کار ابهام به وجود آورد. آن را که حساب پاک است ، از کنترل بیمار نمی هراسد. عکس گرفتن از پوکه و کنترل اصل بودن آن معنایی جز اطمینان خاطر از اصل بودن واکسن نمی تواند داشته باشد.

۲) این از بندهای اتیک پزشکی است که بیمار حق دارد در باره داروئی که به وی داده می شود اطلاعات لازم را داشته باشد. درمان گر یا تیمارگر نمی تواند  با پرخاش گری، بی حوصله نشان دادن خود یا افاده های آموخته شده، بیمار را از حق خود محروم کند.

اگر مسئولی که به تقاضایم با برافروختگی پاسخ داد یک کادر جوان تازه کار بود شاید می شد رفتارش را ناشی از کم دانی یا بی تجربگی دانست ولی خانمی که مسئول اتاق توزیع و پر کردن سرنگ های واکسن بود، جا افتاده و میانه سال بود و نشان می داد سالیان بسیار از شروع کارش گذشته است. واکنشش از دید من، فرهنگ حاکم بر محیط کارش را بازتاب می داد. خشونت در برابر یک پرسش ساده بیمار  یا تقاضایی که از حقوق طبیعی ریشه گرفته است، تنها می تواند هشدار باشی باشد بر نهادینه شدن یک آسیب اجتماعی در رابطه ی بین کارکنان بخش سلامت با بیماران.

بیاییم از دید یک پزشک به بروز چنین پدیده ای ( خشونت در برابر مطالبه گری بیمار به جای پاسخ گویی ) نگاه کنیم. نمونه ای محدود را واکاوی می کنم تا از عام شدن بگریزیم. پزشک در جمع کادر درمان نسبت به بیماری که پرسشی مطرح کرده است با درجه های مختلفی( از پرخاش گری گرفته تا محل ندادن و روی برگردان ) با خشونت برخورد می کند. این شیوه ی برخورد در گروه پیرامونش تاثیر می گذارد.

اگر امروز جامعه ی پزشکی ما نسبت به این پدیده ی خلاف اتیک پزشکی واکنش نشان ندهد، خیلی زود هنرمندان و وجدان های آگاه جامعه به نقد آن برخواهند خاست و شاهد نمایش نامه ها و فیلم هایی خواهیم بود که برای جامعه ی پزشکی ایران که در شرایط دشواری کار پیش گیری و درمان را با دست مزدی اندک پیش می برد، شایسته نخواهد بود. همین امروز پر خویش را در فرود فردایی ببینیم و به چاره جویی این آسیب بپردازیم.

در انتها خوب است از ۴ گروه سه پاس گزاری کنم:

۱)همکارانی که در شبکه های مجازی و نوشتاری و نهادهای حرفه ای پزشکان و پیراپزشکان برای سرعت دادن به کار واکسیناسیون و زدودن سستی های اداری مطالبه گر بودند و اکنون تاثیر کارشان را با آغاز شدن واکسیناسیون کادر نظام سلامت می بینیم.

۲)همکارانی که در سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت برای گسترش واکسیناسیون کادر درمان تلاش کردند. ۳)بیمارستان های خصوصی که مسئولیت پذیرفتند و داشته های بیمارستان را در اختیار گروه مسئول واکسیناسیون قرار دادند. کاری بسیار نیک که به انسجام مجموعه کادرهای سلامت کشور یاری رسان است.

با احترام و آرزوی واکسینه شدن همه ی هم میهنانمان در کوتاه ترین زمان ممکن، پیش از آن که جان های بیش تری از دست برود.

شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ خورشیدی
تهران
آیرج کی‌پور

بدون دیدگاه

دیدگاه شما (لطفاً از Internet Explorer استفاده نکنید):

(اطلاعات شما نزد سایت محفوظ خواهد ماند)





*